همه چیز

الا ، ای رهگذر ! منگر چنین بیگانه بر گورم

چه می خواهی چه می جویی در این کاشانه ی عورم ؟

چه سان گویم چه سان گریم حدیث قلب رنجورم ؟ 

از این خوابیدن در زیر سنگ و خاک و خون خوردن

نمی دانی چه می دانی که آخر چیست منظورم ؟

تن من لاشه ی فقر است و من زندانی زورم

کجا می خواستم مردن ؟ حقیقت کرد مجبورم

 

برای مطالعه ی متن کامل شعر به ادامه ی مطلب بروید



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 22 / 2 / 1392برچسب:کارو,بر سنگ مزار,شکست سکوت, توسط علی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد